«جایگاه پژوهش در قرآن کریم»

قسمت دوم:

واژه شناسی ‏‏‏‏«‏پژوهش و تحقیق‏» ، «پژوهش قرآنی» و «قرآن پژوهی»

‏‏مفهوم پژوهش و تحقیق

«‏پژوهش»، اسم مصدر پژوهیدن؛‌ به معنی جستجو، بررسی، و تحقیق است.‏

واژه پژوهش در فارسی کهن شناخته شده بوده و در اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی چنین آمده است:

ز هر کشوری گرد کن مهتران            از اختر شناسان و افسونگران

سخن سر بسر مهتران را بگوی          پژوهش کن و راستی بازجوی

همچنین دهخدا واژه «تحقیق» را در فرهنگ خود به نقل از فرهنگ نظام به معنی ‏‏«‏به کنه مطلب رسیدن و واقع چیزی را به دست آوردن‏» بیان کرده است.

معنای اصطلاحی تحقیق

 بسیاری از ما گمان می‌کنیم که هر گونه فعالیت و تلاش علمی، از جمله: تألیف، تصحیح متون، ترجمه، تفسیر، شرح، احیای نسخ و آزمایش در تحقیقات تجربی و بسیاری فعالیت‌های دیگر را می‌توان تحقیق نامید. در حالی که با وجود ارزشمند و مفید بودن این اقدامات،‌ همگی جزو مقدمات و یا بخش‌هایی از یک تحقیق می‌باشند و هیچ یک از آنها را نمی‌توان تحقیق نامید.

اگرچه برخی معتقد‌اند معنی پژوهش با معنی تحقیق که در بردارنده مفهوم حق و به معنای حق‌یابی است تفاوت دارد و تحقیق از این نظر اخص از پژوهش است، ولی امروزه معمولاً این دو واژه به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند و گاهی نیز آن دو را به عنوان دو کلمه هم‌معنی و مترادف در کنار هم می‌آورند. بنابراین در این مقاله دو واژه ‏‏«‏پژوهش‏» و ‏‏«‏تحقیق‏» در یک معنی به کار برده می‌شود که مراد ما از آن عبارت است از: «‏یک عمل منظم که در نتیجه آن پاسخ‌هایی برای سؤال‌های مورد نظر و مطرح شده پیرامون موضوع تحقیق به دست می‌آید.‏»

مراد از واژه‌ ‏‏«‏قرآنی‏»

 «قرآنی» از نظر واژگانی یعنی منسوب به قرآن. شاید کلیدی‌ترین بخشِ بحث درباره ‏‏«‏معیار پژوهشِ قرآنی» مشخص کردن کمّ و کیف این نسبت باشد. به دیگر عبارت موضوع و مسأله اصلی بحث از پژوهش قرآنی، پاسخ به این پرسش است که: هر پژوهش باید از چه نسبتی با قرآن برخوردار باشد تا بتوان آن را پژوهشی قرآنی نامید؟

اصولاً پژوهش‌هایی را قرآنی می‌نامیم که دست‌کم موضوع آن ‏‏‏‏«‏برخاسته از قرآن» بوده یا پژوهش درباره آن ‏‏‏‏«‏نیازمند مطالعه قرآن کریم و منابع قرآنی از آن جهت که به توضیح آیات الهی پرداخته‌اند‏» باشد و یا نتایج آن به ‏‏‏‏«‏توسعه و تعمیق علوم و معارف قرآنی و عمل به قرآن» منجر شود.

‌در مسأله پژوهش قرآنی، عنصر ‏‏‏‏«‏خاستگاه قرآنی عنوان‏‏‏»‏ به پیش از انتخاب عنوان یا به مبدأ شکل‌گیری ایده، عنوان یا مسئله پژوهش نظر دارد. بدین معنی که هر گاه متن قرآن سبب شکل‌گیری ایده، عنوان یا مسئله‌ای پژوهشی شده باشد،‌ خاستگاه آن را قرآنی خواهیم دانست که درباره قرآن و موضوعات مطرح شده در قرآن بحث و بررسی می‌شود.

همچنین عنصر ‏‏‏‏«‏نیاز به مطالعه قرآن و منابع قرآنی‏» با نظر به عملیات پژوهش و مرحله در جریان فعالیت پژوهش نظر دارد و مقصود آن است که معیار اخذ و رفض گزاره‌ها و نظریه‌ها در آن مدلول آیات قرآن است و ما برای انجام تحقیق ناگزیر از مطالعه قرآن کریم خواهیم بود.

اصطلاح قرآن پژوهی

‏‏‏‏«‏قرآن پژوهی»، اصطلاحی است نوساخته و رایج. پسوند ‏‏‏‏«‏پژوهی‏» در سال‌های اخیر، در ترکیباتی چون ‏‏‏‏«‏قرآن پژوهی‏» و ‏‏‏‏«‏حافظ پژوهی‏» و ‏‏‏‏«‏دین‌پژوهی‏» و غیره به کاربرده شده و رواج وسیعی یافته است.

پسوند ‏‏‏‏«‏پژوهی‏» به معنای ‏‏‏‏«‏شناسی‏» است؛ ولی اشکال و ایراد آن را ندارد. زیرا در‏‏‏‏«‏شناسی‏» ادعا و احترام به خود نهفته است. یعنی یک محقق قرآن نمی‌تواند به راحتی بگوید ‏‏‏‏«‏من قرآن شناسم‏».  زیرا حمل بر داعیه و ادعا خواهد شد یا همین طور شاهنامه‌شناس یا حافظ‌شناس. حال آنکه شاهنامه‌پژوه یا حافظ‌پژوه فروتنانه است و ادعاهایی در بر ندارد. حاصل آنکه امروز هرگونه تحقیق یا پژوهش قرآنی را می‌توان  قرآن‌پژوهی نامید.


گذری به ادبیات تحقیق و پژوهش

امروزه برای مدخل‌های پژوهشی واژه‌های متعددی به کار برده می‌شود و کاربرد این واژگان و اصطلاحات مربوط به آن به گونه‌ای است که هنوز استاندارد مشخصی که بتوان آن را در همه مراکز علمی و پژوهشی معتبر دانست و درک یکسان و دقیقی از آن داشت به چشم نمی‌خورد. البته به طور کلّی به نظر می‌رسد ادبیات پژوهش در جهان سوم و از جمله در کشورهای در حال توسعه به خصوص در افغانستان که قدم‌های ابتدایی خود را برمی‌دارد، به آن درجه از پختگی لازم نرسیده است. آشفتگی به کارگیری واژگان گوناگون برای یک معنی و دقیق نبودن کاربردها که تا اندازه‌ای عمومیت دارد و برخی اهل فضل نیز بدان مبتلا هستند، به خوبی حکایت از این توسعه‌نیافتگی در ادبیات پژوهش دارد.

بیش از همه واژگانی مانند موضوع، عنوان، مسئله، مدخل و در مواردی اصطلاحات خارجی آن مانند تِز و برخی حتی واژه مرکّب «موضوعِ تز» را در این باره به کار می‌برند. واژه تِز که پرکاربردترین واژه خارجی در این باره است، در موارد بسیاری معادل نظریه و تئوری نیز به کار برده می‌شود.

به هر حال زمانی پژوهش به سوی دقّت و تحقیق ـ ‌به معنی واقعی ‌ـ و نوآوری و کشف مطالب جدید پیش خواهد رفت که پژوهش کاملاً متمرکز و به دیگر سخن از نوع «مسئله پژوهی» باشد. بدین معنی که محقق مسئله‌ای از مسائل علمی را به درستی درک کرده، بتواند آن را به خوبی تبیین کند و سپس به حلّ آن و تهیه پاسخ و تولید دانش لازم برای آن بپردازد. با این نگاه که شاید بتوان آن را معادل عبارت «تحریر محلّ نزاع» در ادبیات کلاسیک علمی حوزه دانست. چنان‌که برخی عالمان را به دو دسته شارحان و محرّران تقسیم می‌کنند. شارحان به شرح و توضیح هر مطلبی می‌پردازند که درباره یک متن یا مسئله قابل طرح است؛ در حالی که محرّران تنها به آن بخش از مطالب می‌پردازند که بتوانند از رهگذر آن یافته‌های جدیدی به ارمغان آورند. معمولاً مطالب شارحان خسته کننده و حجیم است ولی آثار محرّران دقیق، جذّاب و ماندنی است.

می‌توان از جمله محرّران معاصر در حوزه دین‌پژوهی، مرحوم استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری(ره) را نام برد که در آثارِ خود بیش از هر چیز به شناسایی مسائل مورد ابتلای جامعه و سپس تحریر و تبیین دقیق مسئله و آنگاه به حلّ آن پرداخته است.

ادامه دارد .....