بخشی از وصایای امام حسین (علیه السلام)
امام حسین (علیه السلام) در وصیت نامهای که به برادرشان محمدبن حنفیه مینویسد میفرمایند:{و انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لامفسدا و لاظالما انما خرجتلطلب الاصلاح فی امةجدی و ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر سیرة جدی و ابی(1)
یعنی من یک مرد جاه طلب مقام طلب اخلالگر مفسد و ظالم نیستم قیام من قیام اصلاح طلبی است قیام و خروج کردم برای اینکه میخواهم امت جد خودم را اصلاح کنم من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم رسول خدا و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم .
عزیزان: همانطور که ملاحظه میکنید حضرت امام حسین(ع) در وصیت خود هدف از قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر معرفی مینمایند. البته بهترین نحوه دعوت به معروفها دعوت عملی و نشان دادن زیبائهایی آن و بهترین نهیها نشان دادن نمونههای عملی زشتکاریها و منکرهاست و در حادثه عاشورا این دو جنبه به نمایش در آمد و تجسم یافته است.
اگر جریان کربلا همه ساله و زبان به زبان تکرار میشود به خاطر معرفی این بهترین چهرههای انسانی است که در سخت ترین شرایط و با کمترین امکانات بر علیه همه قدرتها وثروتهای کثیف زمانشان قیام میکنند و در راه هدفم قدسشان از همه آرزوها و دلبستگیهای کوچک و بزرگشان حتی از خون کودک خرد سالشان میگذرند.
به قول قربوت اسپینر: بزرگترین آرمان نیکان اینست که در آدم سازی شرکت کنند؛ یعنی مکتب صالح سازی بیاورند. مکتب حسین نه تنها مکتب گنهکار سازی نبود بلکه مکتب مصلح سازی است.(2)
استاد مطهری در این زمینه میفرماید: خود این حادثه تمام این حادثه تجسم اسلام در همه ابعاد و جنبهها است. این حادثه حادثهای است شبیه پذیر، نمایش پذیر، دارای سورههای بسیار زیادکه گویی برای نمایش دادن تهیه کردهاند و از اینکه این حادثه نمایشپذیر و شبیه پذیر است اینست که تجسم فکر و ایده چند جانبه و چند بعدی اسلام است. با همه جنبهها و اصول اسلامی عملا در این حادثه تجسم پیدا کرده است، سلام است. در جریان و در عمل و در مرحله تحقق حادثه کربلا خودش یک همایش از سربازان اسلام است اما نه نمایشی که صرفا نمایش یعنی صورت سازی میباشد آدمکهایی بسازندو صورتی درست کنند ولی در واقع حقیقت نداشته باشد مثلا آیه (ان الله اشتری من المومنین انفسهم و امولهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله).(3)
یعنی خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری نکرده است آنها در راه خدا جهاد می کنند در این حادثه کربلا خودش را در عمل نشان میدهد.(4)
همانطور ذکر شد حادثه کربلا تجسم عملی اسلام است آیات قرآن که راه و رسم زندگی را نشان میدهد در این حادثه عینیت یافته است .
یکی دیگر از آیاتی که در حادثه کربلا تجسم یافت و به نمایش در آمد آیه (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذاب) (5) یعنی و برخى از مردم به جاى خدا معبودهایى انتخاب مىکنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مىدارند ولى آنان که ایمان آوردهاند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوىتر است. و اگر کسانى که [با انتخاب معبودهاى باطل] ستم روا داشتند، هنگامى که عذاب را ببینند، بىتردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست [و معبودهاى باطل، هیچ و پوچاند] و خدا سخت کیفر است.
حال ببینیم امام حسین (ع) جزء کدام گروهند؟ کسانی که دلبستگی و دوستی و علاقه شان به غیر خدا به اندازه خداست یا کسانی که بیشترین دوستی ودلبستگیشان را به خداوند اختصاص دادهاند؟
در حادثه کربلاا مام حسین(علیه السلام) نشان میدهندکه اهل ایمانند و شدید ترین دوستیها و محبتها را در ارتباط با خدا دارند { والذین امنوااشد حبا لله} هستند.
استاد مطهری در این زمینه چنین میگویند: ما بچههایمان را دوست داریم، آیا حسین بن علی بچههای خود راد وست نداشت مسلما او بیشتر دوست داشت. ابراهیم خلیل هم اینطور نبود که کمتر اسماعیلش را دوست داشته باشد، خیلی بیشتر دوست داشت به این دلیل کها ز ما انسانتر بود و این عواطف عواطف انسانی است او انسانتر از ما بود و قهرا عواطف انسانی او از همه چیز بیشتر بود. حسین بن علی بیشتر از ما فرزندان خود را دوست داشت اما در عین حال او خدا را از همه کس و همه چیز بیشتر دوست داشت و در مقابل خداوند در راه خدا هیچکس را به حساب نمی آورد.(6)
منابع و ماخذ
1-مقتل الحسین , ص 156
2-حماسه حسینی , استاد مرتضی مطهری
3-قرآن کریم , سوره مبارکه توبه آیه 111
4-حماسه حسینی استاد مرتضی مطهری جلد 1 ص 381
5-قرآن کریم سوره مبارکه بقره آیه 165
6-حماسه حسینیاستاد شهید مطهری جلد 1 ص 224