ادامه  بخشی از وصایای امام حسین(علیه السلام)

در تاریخ واقعه کربلا آمده است هنگامیکه عده‌ای به امام حسین پیشنهاد می‌دادند خود که می روید اهل بیت را در این سفر خطر ناک همراه نبرید فرمودند : در عالم رویا (رویا امام بارویای مردم عادی فرق می‌کند خواب امام برایشان حجت است) جدم به من فرموده است (ان شاء الله ان یراک قتیلا؛ یعنی خداوند اراده کردهکه ترا کشته ببیند و برای خانواده‌ام نیز فرموده: ان شاء الله ان یراهن سبایا؛ یعنی خداوند خواسته که اینها اسیر باشند. البته منظور از اینکه گفته شده خداوند اراده تشریعی است مثلا خداوند درباره زکات می فرماید : {یرید لیطهرکم} یعنی خداوند پاکی شما را اراده کرده است، در اینجا معنای اراده این نیست که چون خداوند اراده کرده مردم مجبور باشند زکات بدهند؛ بلکه منظور اینست که رضای حق در دادن زکات است. در اینجا نیز رضای حق و مصلحت الهی در کشته شدن امام حسین(علیه السلام) و اسیر شدن اهل بیت (علیهم السلام) بوده است.(7)

یکی دیگر از آیه‌هایی که در حادثه عاشورا تجسم یافت و به نمایش د رآمد و سرمشق عملی انسانها شد آیه{لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ }(8) یعنی یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدى به [هدایتِ‏] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.

اسلام دین محبت و مهرورزی است، اما همانطور که گفتیم این محبت‌هاجهت دارند و جهت آن خدایی است. ممکن است کسی چیزی یا کسی را به خاطر خود‌خواهی منافعش دوست داشته باشد که اگر آن منافع تامین نشود آن دوستی هم نیست، اما گاهی دوستیها به خاطر خداست دوستی و محبت امام حسین (علیه السلام) از اینگونه دوستی‌ها و محبت‌هابود. وجود مبارکاب اباعبد الله از بدبختی سپاهی که به جنگش آمده بودند متاثربود؛ نمی‌خواست حتی یک نفر شان به این حال بماند و تمام سعی خود را برای بر گرداندن آنها کرد: می‌گویند ابا عبدالله برای آنکه آنها را از جنگ با دین منصرف کند یک دفعه سوار شتری می‌شوند و می‌روند اندرز می‌دهندو بر می‌گردند عمامه پیامبر را به سر می‌گذارند، لباس پیامبر را می‌پوشند، سوار اسب می‌شوند و بسوی آنها می‌روند؛ بلکه بتوانند از این گروه شقاوت کار کسی را کم کنند. در اینجا حسین (علیه السلام) یک‌پارچه محبت است، یکپ‌ارچه دوستی است که حتی دشمن خود را هم واقعا دوست دارد .
آیه دیگری که در عاشورا تجسم یافت و جان گرفت آیه {* إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا(19) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا(20) وَ إِذَا مَسَّهُ الخَْیرُْ مَنُوعًا(21) إِلَّا الْمُصَلِّینَ(22)؛ یعنی انسان مخلوقی سخت حریص و بی صبر است چون شر و زیانی به او رسد جزع و بی‌تابی می‌کند و چون مال و دولتی به او رو کند منع احسان کند مگر نماز گزاران که اینگونه نیستند.

امام حسین (علیه السلام) در حادثه کربلا نشان دادند که از مصلین واقعی هستند که در کوران حوداثو سختی‌ها باجزع و فزع و بی‌تابی نمی‌افتند. این آیه کریمه در جای جای حادثه کربلا تجسم یافته و جان گرفته است، اما اوج تجسم آن در شب عاشورا است.از مظاهر درخشنده حادثه کربلا تجلیات بزرگ الهی آن موضوع جمع کردن ا صحاب در شب عاشورا و سخنرانی امام حسین(علیه السلام) برای آنهاست. بایددر نظر داشت که این سخنرانی در شب عاشورا است هنگامی که عوامل محیط از هر جهت نامساعد و نا امیدکننده است در چنین شرایطی هر سردار و رهبری که تنها مادی فکرکند جز لب به شکایت گشودن کاری ندارد .منطقش اینست: افسوس که بخت با ما مساعدت نشد ..... مثل نا پلئون می‌گوید: «طبیعت با من مساعدت نکرد» همه سخنانش شکایت از روزگار و احساس یاس است. آنچه شرایط را برای او سخت‌تر می‌کند این است که زنان و فرزندان و خواهرانش تا 24 ساعت دیگر اسیر دست دشمن می‌شوند. برای یک مرد غیور و فداکار این خیلی سخت و ناگوار است. در یک چنین وضعی دیگران چه کرده‌اند؟ ما در تاریخ می‌خوانیم که المقنع وقتی که محصورشد و در شرایط نامساعد و نا امید کننده‌ای قرار گرفت اول خاندان خود را کشت بعد خودش را!!!  همچنین است یکی از خلفای اموی که در هنگام گرفتاری همین رفتار را داشت. تاریخ از این نمونه‌ها بسیار دارد. امام حسین بن علی (علیه السلام ) وقتی که شروع کرد به سخنرانی گفت ( اثنی علی الله احسن الثناء و احمده علی السراء والضراء اللهم انی احمدک .....) با این همه شرایط نامساعد مادی دم از رضا و سازگاری با عوامل می‌زند، چرا ؟
چون در شرایط معنوی مساعدی سیر می‌کند؛ او اعتقادا و عملا موحد و خدا پرست است و بعلاوه او به نتیجه نهایی کار خود آگاه است او هدفش مثل اسکندر و ناپئلون جهانگیری نبود که خود راشکست خورده بداند هدفش اعتلای کلمه حق بود و از این نظر کار خود را بسیار سودمند و موثری دید.(10)
و تاریخ کربلا نشان داد که نه تنها امام حسین(علیه السلام)  بلکه هیچ‌کدام از یارانایشان در این موقعیت حساس و یاس و نا امیدی، لب به شکوه و شکایت نگشودند. و این نشان می‌دهد که دستوراتی که در دین برای انسان سازی آمده است عملی و شدنی است و انسانها در نهایت سختی‌ها و مشکلات اگر توکل و اعتمادشان به خدای بزرگ و مهربان باشد عزت و شرف خود را از دست نمی‌دهند و به حرج و بی‌تابی نمی‌رسند.

منابع و ماخذ
7-حماسه حسینی استاد شهید مطهری جلد ص 398.
8-
قرآن کریم سوره مبارکه توبه آیه 128.
9-
قرآن کریم سوره مبارکه معارج آیات 19 تا 22.